به گزارش مشرق، مهدی طارمی مهاجم ملی پوش پرسپولیس این روزها به امید اول گلزنی طرفداران تیمش تبدیل شده است. این بازیکن در گفتگویی که با سایت رسمی خودش داشت با توجه به شرایط خاصی که باشگاه برای مصاحبه بازیکنان در نظر گرفته پیرامون تمامی اتفاقاً اخیر صحبت کرد که خواندن آن خالی از لطف نیست.
از جام شهدا شروع کنیم. دیدارهایی که البته با قهرمانی شما همراه نبود؟
در جام شهدا تیم ما دو هدف را دنبال میکرد. اول به احترام مقام شامخ شهدا و دوم کسب آمادگی برای شروع دوباره لیگ برتر. دو بازی خوب و مفید را برگزار کردیم و انشاالله که در روند تیممان در ادامه لیگ تأثیر مثبت داشته باشد.
رویارویی با علی دایی در فینال، حرفهایی هم بین شما رد و بدل شد؟
علی دایی همیشه استاد من است. حرف خاصی نبود. یک خوش و بش ساده. چهاردهم بهمنماه هم تولد اوست که از همین جا به او تبریک می گویم. انشاالله ۱۰۹ ساله شود.
حالا چرا ۱۰۹ ساله؟
۱۰۹ عدد علی آقاست. ۱۰۹ گل ملی دارد. راستی ۱۰۹ را که مینویسی ظاهرش میشود یک عدد ۱۰ و یک ۹٫ عدد ۱۰ که شماره پیراهن خود علی آقاست و عدد ۹ هم شماره من (خنده) خارج از این حرفها پرسپولیس به این بزرگانش افتخار میکند. علی پروین و علی کریمی و علی دایی و همه بزرگترهای مکتب پرسپولیس. راستی اصلاً بنویس دیدم شماره ۷ پرسپولیس علی آقای پروین، شماره ۸ همه بزرگان بخصوص محرمی و علی کریمی و شماره ۱۰ علی دایی هستند. من هم ۹ را انتخاب کردم که بین آنها قرار بگیرم و صدقه سری آنها دیده شوم. (خنده)
بازی با سپاهان میتواند انتقامی باشد؟
تیم ما شرایط خوبی دارد و سپاهان هم در نیم فصل دوم قطعاً با شرایط متفاوتی وارد بازیها میشود. دیدار رفت و اتفاقات آن را فراموش کردهایم و بحث انتقام نیست. ما به سه امتیاز فکر میکنیم تا بتوانیم خود را به صدر جدول نزدیک کنیم. به هرحال سپاهان بازیکنان خارجیاش برگشتهاند و حتماً در تعطیلات با تدابیر و برنامههای استیماج هم بیشتر آشنا شدهاند. سپاهان تیم بزرگی است اما ما میبریم. این دیدار میتواند دیدار زیبایی باشد. انشاالله هواداران هم بیایند و سه امتیاز شیرین کسب کنیم.
این بحث مصاحبه نکردن با رسانهها چیست؟
بحث خاصی نیست. باشگاه خواسته که از مصاحبهها مطلع باشد تا حاشیهای ایجاد نگردد و بدانند چه حرفهایی در یک مصاحبه زده شده یا ممکن است برداشت اشتباهی از آن حرفها شده باشد. به خودی خود این موضوع مشکلی ندارد اما شرایط هم برای این امر در حال حاضر فراهم نیست. اینکه مثلاً خبرنگار بخواهد سئوالاتش را با باشگاه هماهنگ کند بعد بازیکن مطمئن شود آنچه از او پرسیده میشود همان سئوالات هماهنگ شده هستند و یا بعد از آن پاسخهای بازیکن با باشگاه هماهنگ شود تقریباً نشدنی است. در کنار آن بحث انجام مصاحبه با حضور روابط عمومی باشگاه مطرح بود که البته همه رسانهها خبرنگار در محل تمرین ندارند. بعضی رسانهها مصاحبه اختصاصی و جداگانه میخواهند. به هر حال همه این مسائل دست به دست هم داده تا فعلاً نتوانیم پاسخگوی رسانهها باشیم. انشاالله این مسائل هم با تعامل و هماهنگی بیشتر حل میشود.
راستی طاهری سرپرست باشگاه اعلام کرده که هر آنچه در مورد پیشنهادات خارجی طارمی شنیده میشود در رسانههاست و ما هیچ پیشنهاد رسمی دریافت نکردهایم؟
در این مورد از وکیل و مدیر برنامههایم بپرسید. خود من فقط یک جمله که بارها تکرار کردهام را تکرار میکنم. تا پایان فصل از پرسپولیس تکان نمیخورم و در ایران هم فقط برای پرسپولیس بازی میکنم.
ناکامی تیم ملی امید این روزها سوژه رسانههاست. تو هم نسبت به عدم حضور دوست صمیمیات احمد نوراللهی موضع گیریهایی در صفحه شخصیات داشتی؟
بحث احمد بحث رفاقتی نبود. نه فقط من بلکه همه اهالی فوتبال میدانند حضور او میتوانست به تیم ملی امید کمک زیادی کند. من هم همین را میگفتم اما در نهایت همه می دانیم که در فوتبال، تصمیم گیرنده سرمربی است. تیم امید ما نفرات خوبی داشت و انصافاً مقابل ژاپن هم در طول ۹۰ دقیقه خوب کار کرد اما ما نباید اجازه میدادیم کارمان به ژاپن بکشد. در هر حال اتفاقی است که رخ داده و آب رفته هم به جوی باز نمیگردد.
صحبت از احمد شد. در برنامه آشپزی شبکه دوم هم که با هم حضور داشتید؟
احمد که آشپزی بلد نیست. او را برده بودم حداقل املت درست کردن یاد بگیرد (باخنده)
عدم حضور بازیکنان پرسپولیس در مراسم ختم همایون بهزادی هم با انتقادات زیادی همراه بود. امروز هم روزنامه خبرورزشی نوشته که همزمان با مراسم ختم بهزادی بازیکنان پرسپولیس در مراسم تولد محسن مسلمان بودند.
خدا همایون خان را رحمت کند. ایشان بزرگ باشگاه پرسپولیس بود و هست. خدا همه فوتبالیستهای از دست رفته را هم بیامرزد. جا دارد یادی هم کنیم از مرحوم صفر ایرانپاک که من این فصل افتخار دارم شماره ۹ او را برتن کنم. رکورددار گلزنی در دربی که فردا هم سالگرد درگذشت اوست. اگر مقابل سپاهان گل بزنم به روح صفر ایرانپاک تقدیم میکنم. من هم اتفاقاً گزارش و عکس روزنامه خبرورزشی را دیدم و با احترام به همه دوستانی که در آن روزنامه دارم یک سئوال میپرسم. چگونه میشود که آن عکس مربوط به تولد همزمان محسن مسلمان و ختم همایون خان باشد اما محسن بنگر در هر دو مراسم حضور داشته باشد؟ چه کسی وسط ظهر جشن تولد میگیرد؟ کاملاً مشخص است که این دو مراسم هیچ همزمانی نداشته است. بقیه دوستان و همبازیانم را نمیدانم اما خود من از زمانی که یادم میآید به مراسم ختم و تشییع مقید بودهام. حتماً یادتان هست من و احمد نوراللهی مراسم تشییع مرحوم حجت الله خطیب را هم شرکت کردیم.
دقیقاً و به همین دلیل میپرسیم که چرا در مراسم ختم همایون خان نبودید؟
من در مورد خودم حرف میزنم. چیزی که باعث شد در مراسم همایون خان شرکت نکنم شرایطی است که متاسفانه این نوع مراسمات ما دارد. شما روز تشییع ایشان را مرور کنید. محمد دادکان و جعفرکاشانی و کلانی و علی پروین آمدهاند مقابل استیج برگزاری مراسم. مجری آنها را دعوت میکند تا روی سن و پشت میکروفن بروند. در این بین یک عده به این بزرگان آویزان شدهاند دارند عکس سلفی میگیرند. علی دایی آمده در تشییع شرکت کند ناچار شده برود یک گوشهای کنار فنس بایستد و یک جمعیت هم دورش را گرفتهاند. علی کریمی و عادل فردوسی پور هم همین طور. خب این چه مراسمی است؟ مراسمی که در آن جیب صاحب عزا را میزنند چه مراسمی است؟ من خودم را خاک پای مردمی می دانم که به لطف خدا و دعای همین مردم به این جایی که هستم رسیدهام و این ابراز لطف مردم هم نشانه علاقه آنها به بازیکنان و چهرههایی است که دوستشان داریم. ولی انصافاً آیا جایی دیگر نمیشود عکس گرفت؟ کسی که تا امجدیه آمده نمیتواند تا درفشی فر بیاید و عکس بگیرد؟ اصلاً در همان امجدیه نمیتواند صبر کند مراسم تمام شود بعد عکس بگیرد؟ من قصد توجیه ندارم ولی واقعاً به همین دلیل به مراسم نرفتم. نمیخواستم این حرف را بزنم اما یک سئوال میپرسم. برای من که منزلم سعادت آباد است بهشت زهرا راهش دورتر است یا مسجد شهرک غرب؟
قطعاً بهشت زهرا.
واقعاً دوست نداشتم این حرفها را بزنم و معذرت میخواهم. من و احمد نوراللهی و وکیلم آقای ابراهیمی صبح پنجشنبه رفتیم بهشت زهرا سر خاک همایون خان، مظلومی، رضا احدی، حجازی، فریبرز مرادی، مهدی نفر، احمدپور و زرافشان دیگر بزرگان. خود دوستان خبرورزشی و اغلب رسانهها وکیل من و احمد را کامل میشناسند و می توانند در این باره از او سئوال کنند. حتی علاوه بر قطعه نامآوران قطعه ۲۰ سر خاک پرویزخان دهداری و محراب شاهرخی و همسر پرویزخان هم رفتیم. نشان به آن نشان که هرکس بعد از ما رفته باشد گلهای قرمز سرخاک پرویزخان را میتوانست ببیند. سر مزار مسعود استیلی و پدرش هم رفتیم. اصلاً همان روز صبح احمد قرار بود با خود بچههای خبرورزشی برای یک کار رسانهای جهت عکس گرفتن هماهنگ کند که چون برنامه بهشت زهرا را داشتیم احمد اصرار کرد که برنامه عکاسی برای ظهر به بعد باشد تا اول به بهشت زهرا برویم. خب من و احمد که تا بهشت زهرا رفتیم برای رفتن به مسجد که راهمان نزدیکتر بود. اگر قرار است با خانواده داغدیده همدردی کنیم که راههای مختلفی وجود دارد و اگر مقصود قرائت فاتحه برای مرحوم است که ما تا سر خاک او رفتیم. نه عکسی گرفتیم نه آن را رسانهای کردیم اما بازهم میپرسم واقعاً این چه بدعتی است که در مراسمات ما به وجود آمده است؟
بله این متاسفانه معضلی فرهنگی است.
من میپرسم آیا اینگونه روح آن مرحوم شاد میشود؟ وقتی قرار است با رفتن یک چهره مطرح همه مراسم به هم بریزد به نظرم بهتر است یا فکری به حال نظم مراسم کنند یا به احترام مرحوم و خانوادهاش آن چهره به مراسم نرود. خودم را نمیگویم. من که مقابل بزرگان کسی نیستم.مثلاً در مراسم تشییع هادی ببینید چه اتفاقاتی افتاده بود. من که ایران نبودم اما همبازیان هادی برای همدردی با خانوادهاش به شمال رفتند و چه مشکلاتی که برای اتوبوس بچهها پیش نیامد. آیا خانواده هادی اذیت نشدند؟ یا در تشییع او کسانی که موبایل به دست عکس سلفی میگرفتند چه فکری میکردند؟ به شخصه خیلی دوست داشتم در مراسم همایون خان بروم بنشینم چهارتا آیه قرآن بخوانم. همدوره هایش از خاطراتش حرف بزنند. بعد خبر میرسد کارتهای عابربانک علی بهزادی را از جیبش دزدیدهاند. خدایا ما داریم به کجا میرسیم؟
درباره عدم حضور بازیکنان از باشگاه هم انتقاد شده بود.
من نمیدانم چرا از باشگاه انتقاد شده. من همه چیز را درباره خودم و احمد توضیح دادم. مگر باشگاه همان ساعت تمرین گذاشته که باید زیر سئوال برود؟ باشگاه برای مراسم تشییع هماهنگ کرده بود و همه بودیم. حالا یک موضوع دیگر هم هست که کسی به آن توجه نمیکند. همان روز تقریباً همزمان مراسم ختم مادر اصغر نوروزعلی تدارکات تیممان هم بود. من و محسن بنگر و رضا نورمحمدی با هم رفتیم مسجد امام صادق (ع). اگر میخواستیم تولد برویم که مراسم مادر اصغر را هم نمیرفتیم.
از این موضوع بگذریم. پرسپولیس را همچنان مدعی قهرمانی می دانید؟
صد در صد. ما تیم خوب و یکدستی داریم و تنها با قهرمانی میتوانیم دل هواداران را شاد کنیم.
حرف پایانی؟
یکبار دیگر به خانوادههای بهزادی و احدی تسلیت می گویم و امیدوارم فوتبالمان دیگر داغ بزرگانش را نبیند.
از جام شهدا شروع کنیم. دیدارهایی که البته با قهرمانی شما همراه نبود؟
در جام شهدا تیم ما دو هدف را دنبال میکرد. اول به احترام مقام شامخ شهدا و دوم کسب آمادگی برای شروع دوباره لیگ برتر. دو بازی خوب و مفید را برگزار کردیم و انشاالله که در روند تیممان در ادامه لیگ تأثیر مثبت داشته باشد.
رویارویی با علی دایی در فینال، حرفهایی هم بین شما رد و بدل شد؟
علی دایی همیشه استاد من است. حرف خاصی نبود. یک خوش و بش ساده. چهاردهم بهمنماه هم تولد اوست که از همین جا به او تبریک می گویم. انشاالله ۱۰۹ ساله شود.
حالا چرا ۱۰۹ ساله؟
۱۰۹ عدد علی آقاست. ۱۰۹ گل ملی دارد. راستی ۱۰۹ را که مینویسی ظاهرش میشود یک عدد ۱۰ و یک ۹٫ عدد ۱۰ که شماره پیراهن خود علی آقاست و عدد ۹ هم شماره من (خنده) خارج از این حرفها پرسپولیس به این بزرگانش افتخار میکند. علی پروین و علی کریمی و علی دایی و همه بزرگترهای مکتب پرسپولیس. راستی اصلاً بنویس دیدم شماره ۷ پرسپولیس علی آقای پروین، شماره ۸ همه بزرگان بخصوص محرمی و علی کریمی و شماره ۱۰ علی دایی هستند. من هم ۹ را انتخاب کردم که بین آنها قرار بگیرم و صدقه سری آنها دیده شوم. (خنده)
بازی با سپاهان میتواند انتقامی باشد؟
تیم ما شرایط خوبی دارد و سپاهان هم در نیم فصل دوم قطعاً با شرایط متفاوتی وارد بازیها میشود. دیدار رفت و اتفاقات آن را فراموش کردهایم و بحث انتقام نیست. ما به سه امتیاز فکر میکنیم تا بتوانیم خود را به صدر جدول نزدیک کنیم. به هرحال سپاهان بازیکنان خارجیاش برگشتهاند و حتماً در تعطیلات با تدابیر و برنامههای استیماج هم بیشتر آشنا شدهاند. سپاهان تیم بزرگی است اما ما میبریم. این دیدار میتواند دیدار زیبایی باشد. انشاالله هواداران هم بیایند و سه امتیاز شیرین کسب کنیم.
این بحث مصاحبه نکردن با رسانهها چیست؟
بحث خاصی نیست. باشگاه خواسته که از مصاحبهها مطلع باشد تا حاشیهای ایجاد نگردد و بدانند چه حرفهایی در یک مصاحبه زده شده یا ممکن است برداشت اشتباهی از آن حرفها شده باشد. به خودی خود این موضوع مشکلی ندارد اما شرایط هم برای این امر در حال حاضر فراهم نیست. اینکه مثلاً خبرنگار بخواهد سئوالاتش را با باشگاه هماهنگ کند بعد بازیکن مطمئن شود آنچه از او پرسیده میشود همان سئوالات هماهنگ شده هستند و یا بعد از آن پاسخهای بازیکن با باشگاه هماهنگ شود تقریباً نشدنی است. در کنار آن بحث انجام مصاحبه با حضور روابط عمومی باشگاه مطرح بود که البته همه رسانهها خبرنگار در محل تمرین ندارند. بعضی رسانهها مصاحبه اختصاصی و جداگانه میخواهند. به هر حال همه این مسائل دست به دست هم داده تا فعلاً نتوانیم پاسخگوی رسانهها باشیم. انشاالله این مسائل هم با تعامل و هماهنگی بیشتر حل میشود.
راستی طاهری سرپرست باشگاه اعلام کرده که هر آنچه در مورد پیشنهادات خارجی طارمی شنیده میشود در رسانههاست و ما هیچ پیشنهاد رسمی دریافت نکردهایم؟
در این مورد از وکیل و مدیر برنامههایم بپرسید. خود من فقط یک جمله که بارها تکرار کردهام را تکرار میکنم. تا پایان فصل از پرسپولیس تکان نمیخورم و در ایران هم فقط برای پرسپولیس بازی میکنم.
ناکامی تیم ملی امید این روزها سوژه رسانههاست. تو هم نسبت به عدم حضور دوست صمیمیات احمد نوراللهی موضع گیریهایی در صفحه شخصیات داشتی؟
بحث احمد بحث رفاقتی نبود. نه فقط من بلکه همه اهالی فوتبال میدانند حضور او میتوانست به تیم ملی امید کمک زیادی کند. من هم همین را میگفتم اما در نهایت همه می دانیم که در فوتبال، تصمیم گیرنده سرمربی است. تیم امید ما نفرات خوبی داشت و انصافاً مقابل ژاپن هم در طول ۹۰ دقیقه خوب کار کرد اما ما نباید اجازه میدادیم کارمان به ژاپن بکشد. در هر حال اتفاقی است که رخ داده و آب رفته هم به جوی باز نمیگردد.
صحبت از احمد شد. در برنامه آشپزی شبکه دوم هم که با هم حضور داشتید؟
احمد که آشپزی بلد نیست. او را برده بودم حداقل املت درست کردن یاد بگیرد (باخنده)
عدم حضور بازیکنان پرسپولیس در مراسم ختم همایون بهزادی هم با انتقادات زیادی همراه بود. امروز هم روزنامه خبرورزشی نوشته که همزمان با مراسم ختم بهزادی بازیکنان پرسپولیس در مراسم تولد محسن مسلمان بودند.
خدا همایون خان را رحمت کند. ایشان بزرگ باشگاه پرسپولیس بود و هست. خدا همه فوتبالیستهای از دست رفته را هم بیامرزد. جا دارد یادی هم کنیم از مرحوم صفر ایرانپاک که من این فصل افتخار دارم شماره ۹ او را برتن کنم. رکورددار گلزنی در دربی که فردا هم سالگرد درگذشت اوست. اگر مقابل سپاهان گل بزنم به روح صفر ایرانپاک تقدیم میکنم. من هم اتفاقاً گزارش و عکس روزنامه خبرورزشی را دیدم و با احترام به همه دوستانی که در آن روزنامه دارم یک سئوال میپرسم. چگونه میشود که آن عکس مربوط به تولد همزمان محسن مسلمان و ختم همایون خان باشد اما محسن بنگر در هر دو مراسم حضور داشته باشد؟ چه کسی وسط ظهر جشن تولد میگیرد؟ کاملاً مشخص است که این دو مراسم هیچ همزمانی نداشته است. بقیه دوستان و همبازیانم را نمیدانم اما خود من از زمانی که یادم میآید به مراسم ختم و تشییع مقید بودهام. حتماً یادتان هست من و احمد نوراللهی مراسم تشییع مرحوم حجت الله خطیب را هم شرکت کردیم.
دقیقاً و به همین دلیل میپرسیم که چرا در مراسم ختم همایون خان نبودید؟
من در مورد خودم حرف میزنم. چیزی که باعث شد در مراسم همایون خان شرکت نکنم شرایطی است که متاسفانه این نوع مراسمات ما دارد. شما روز تشییع ایشان را مرور کنید. محمد دادکان و جعفرکاشانی و کلانی و علی پروین آمدهاند مقابل استیج برگزاری مراسم. مجری آنها را دعوت میکند تا روی سن و پشت میکروفن بروند. در این بین یک عده به این بزرگان آویزان شدهاند دارند عکس سلفی میگیرند. علی دایی آمده در تشییع شرکت کند ناچار شده برود یک گوشهای کنار فنس بایستد و یک جمعیت هم دورش را گرفتهاند. علی کریمی و عادل فردوسی پور هم همین طور. خب این چه مراسمی است؟ مراسمی که در آن جیب صاحب عزا را میزنند چه مراسمی است؟ من خودم را خاک پای مردمی می دانم که به لطف خدا و دعای همین مردم به این جایی که هستم رسیدهام و این ابراز لطف مردم هم نشانه علاقه آنها به بازیکنان و چهرههایی است که دوستشان داریم. ولی انصافاً آیا جایی دیگر نمیشود عکس گرفت؟ کسی که تا امجدیه آمده نمیتواند تا درفشی فر بیاید و عکس بگیرد؟ اصلاً در همان امجدیه نمیتواند صبر کند مراسم تمام شود بعد عکس بگیرد؟ من قصد توجیه ندارم ولی واقعاً به همین دلیل به مراسم نرفتم. نمیخواستم این حرف را بزنم اما یک سئوال میپرسم. برای من که منزلم سعادت آباد است بهشت زهرا راهش دورتر است یا مسجد شهرک غرب؟
قطعاً بهشت زهرا.
واقعاً دوست نداشتم این حرفها را بزنم و معذرت میخواهم. من و احمد نوراللهی و وکیلم آقای ابراهیمی صبح پنجشنبه رفتیم بهشت زهرا سر خاک همایون خان، مظلومی، رضا احدی، حجازی، فریبرز مرادی، مهدی نفر، احمدپور و زرافشان دیگر بزرگان. خود دوستان خبرورزشی و اغلب رسانهها وکیل من و احمد را کامل میشناسند و می توانند در این باره از او سئوال کنند. حتی علاوه بر قطعه نامآوران قطعه ۲۰ سر خاک پرویزخان دهداری و محراب شاهرخی و همسر پرویزخان هم رفتیم. نشان به آن نشان که هرکس بعد از ما رفته باشد گلهای قرمز سرخاک پرویزخان را میتوانست ببیند. سر مزار مسعود استیلی و پدرش هم رفتیم. اصلاً همان روز صبح احمد قرار بود با خود بچههای خبرورزشی برای یک کار رسانهای جهت عکس گرفتن هماهنگ کند که چون برنامه بهشت زهرا را داشتیم احمد اصرار کرد که برنامه عکاسی برای ظهر به بعد باشد تا اول به بهشت زهرا برویم. خب من و احمد که تا بهشت زهرا رفتیم برای رفتن به مسجد که راهمان نزدیکتر بود. اگر قرار است با خانواده داغدیده همدردی کنیم که راههای مختلفی وجود دارد و اگر مقصود قرائت فاتحه برای مرحوم است که ما تا سر خاک او رفتیم. نه عکسی گرفتیم نه آن را رسانهای کردیم اما بازهم میپرسم واقعاً این چه بدعتی است که در مراسمات ما به وجود آمده است؟
بله این متاسفانه معضلی فرهنگی است.
من میپرسم آیا اینگونه روح آن مرحوم شاد میشود؟ وقتی قرار است با رفتن یک چهره مطرح همه مراسم به هم بریزد به نظرم بهتر است یا فکری به حال نظم مراسم کنند یا به احترام مرحوم و خانوادهاش آن چهره به مراسم نرود. خودم را نمیگویم. من که مقابل بزرگان کسی نیستم.مثلاً در مراسم تشییع هادی ببینید چه اتفاقاتی افتاده بود. من که ایران نبودم اما همبازیان هادی برای همدردی با خانوادهاش به شمال رفتند و چه مشکلاتی که برای اتوبوس بچهها پیش نیامد. آیا خانواده هادی اذیت نشدند؟ یا در تشییع او کسانی که موبایل به دست عکس سلفی میگرفتند چه فکری میکردند؟ به شخصه خیلی دوست داشتم در مراسم همایون خان بروم بنشینم چهارتا آیه قرآن بخوانم. همدوره هایش از خاطراتش حرف بزنند. بعد خبر میرسد کارتهای عابربانک علی بهزادی را از جیبش دزدیدهاند. خدایا ما داریم به کجا میرسیم؟
درباره عدم حضور بازیکنان از باشگاه هم انتقاد شده بود.
من نمیدانم چرا از باشگاه انتقاد شده. من همه چیز را درباره خودم و احمد توضیح دادم. مگر باشگاه همان ساعت تمرین گذاشته که باید زیر سئوال برود؟ باشگاه برای مراسم تشییع هماهنگ کرده بود و همه بودیم. حالا یک موضوع دیگر هم هست که کسی به آن توجه نمیکند. همان روز تقریباً همزمان مراسم ختم مادر اصغر نوروزعلی تدارکات تیممان هم بود. من و محسن بنگر و رضا نورمحمدی با هم رفتیم مسجد امام صادق (ع). اگر میخواستیم تولد برویم که مراسم مادر اصغر را هم نمیرفتیم.
از این موضوع بگذریم. پرسپولیس را همچنان مدعی قهرمانی می دانید؟
صد در صد. ما تیم خوب و یکدستی داریم و تنها با قهرمانی میتوانیم دل هواداران را شاد کنیم.
حرف پایانی؟
یکبار دیگر به خانوادههای بهزادی و احدی تسلیت می گویم و امیدوارم فوتبالمان دیگر داغ بزرگانش را نبیند.